کلام بزرگان
عاقبت مسخره کردن :
مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب ارزشمند «انوار البهیة»نقل کرده است که :در شهر بغداد زنی را دیدند که با سرعت در حرکت است ، از وی پرسیدند : این چنین با عجله به کجا می روی ؟
گفت : به سوی حرم موسی بن جعفر علیه السلام می روم تا از او بخواهم پسرم را که به زندان افتاده آزاد شود .مردی که از افراد اهل سنت بود و پیرو مذهب “حنبلی” بود از روی مسخره گفت : موسی بن جعفر خود در زندان مرده است ، چگونه می خواهی پسرت را آزاد کند ؟ آن زن در همان لحظه دست به دعا برداشت و گفت : خدایا به حق آن کسی که در زندان کشته شد،قدرتت را بر من آشکار کن! پس در همان لحظه دید پسرش از زندان آزاد شده و به سوی او می آید، وکسی برای آن مرد سنّی خبر آورد که پسرت را گرفته و به زندان برده اند .
منبع:انوار البهیة،ص320