چراآفریده شده ایم؟
انسان آفریده دست خداست،که به زیباترین صورت آفریده شد وهمو روح خویش رادر او دمید.انسان موجودی است که فرشتگان او را سجده کردند.
همه آسمان وزمین مسخر اویند وموجودات جهان آفرینش سرتعظیم در برابر او فرودآوردند،وخود هدف خلقت خوانده شد :
اوکسی است که آنچه درزمین است برای شما آفرید.
هدف پروردگار از خلقت بندگان آن است که به آنان نفعی برساند وا زچشمه احسان وجود خود ارزانی دهد وزمینه کمال ونیک بختی را برایشان فراهم سازد.قرآن درپاسخ به این پرسش مهم که چرا آفریده شدیم ،به زوایا وجلوه های زیر اشاره می کند:
1-جانشینی خدا:خداوند انسان را آفرید تا او را خلافت و جانشینی بخشدوپرتویی از صفات خود رادر درون وی به ودیعه نهاد :
هوالذی جعلکم خلائف فی الارض :اوست خدایی که شما را جانشینان روی زمین قرار داد.سوره انعام آیه 165.
بی شک انسان برای شناخت چگونگی خلافت خود از جانب خدا،باید خدا را بشناسد.زیراوی جانشین خداست وتا معرفت خداوند حاصل نشود،چگونگی خلافت از جانب او معلوم نخواهدشد.(انتظار بشراز دین،آیت الله جوادی آملی،ص30)
2- بندگی پروردگار:آفرینش انسان برای این است که بندگی کند وخداپرست شودوغیر خدارانپرستد:
ماخلقت الجن والانس الالیعبدون:جن وانس را نیافریدیم جز برای آنکه مرا بپرستند.ذاریات 55
پرستش تنها به انجام عباداتی چون نماز و روزه ختم نمیشود ، بلکه حقیقت بندگی آن است که انسان ،تنها خدارا بپرستد ودر زندگی خویش تکیه گاهی جز خدا نداشته باشد وکانون امید را او بداند.
3-شناخت جهان:هدف آفرینش انسان آن است که او جهان رابا دیدگاه ا لهی ببیند وبشناسد؛قرآن میفرماید :
«خدا همان کسی است که هفت آسمان وهمانند آنها هفت زمین آفرید .او فرمان(خودرا)در میان آنها فرود می آورد،تا بدانید که خدا برهر چیزی تواناست،وبه راستی دانش وی هرچیزی رادر بر گرفته است.»(سوره طلاق،آیه12)
اعتقاد به خدایی که علم وقدرتش نامتناهی است،برای ما سازنده است،به این صورت که چون اوبه همه چیز عالم است پس مواظبیم که آلوده نشویم.
4-رسیدن به سعادت :آفرینش آدمی بدان علت است که در عرصه گیتی از نردبان ترقی بهره جویند وبه سعادت وکمال دست یابند.(فلسفه خلقت انسان ،ص80)
و هو الذی خلق السموات والارض فی ستة ایام وکان عرشه علی الماءلیبوکم ایکم احسن عملا:اوست کسی که آسمانها وزمین را در شش هنگام آفریدوعرش او بر آب بود تا شمارابیازماید که کدام نیکوکارترید.(سوره هود،آیه7.)
اسلام انسان را موجودی برخوردار از فطرت توحیدی وامنتدارالهی ودارای عقل ودرک دانسته است که باید گوهر وجودی خود را شکوفا کند وسعادت او درشکوفایی گوهر وجودی اوست واین گوهر وجودی باارائه برنامه سعادت،که همان دین الهی است شکوفا میشود.(انتظاربشراازدین ،ص31)