موضوع: "ایام محرم و صفر"
امام صادق علیه السلام پس از بیان گریه ی چهل روزه ی آسمان و زمین ، خورشید و فرشتگان بر سید الشهدا علیه السلام فرمودند : هیچ زنی از خاندان ما خضاب نکرد ، روغن نمالید ، سرمه به چشم نکشید و موهای خویش را نیاراست تا آن زمان که سر ابن زیاد _ که خدایش لعنت کند _ نزد ما آورده شد . از آن زمان به بعد مانیز همیشه گریانیم . جدم امام سجاد علیه السلام هنگامی که به یاد سید الشهدا می افتاد چنان می گریست که محاسن مبارکش پر از اشک می شد و هرکس حالت حضرت را مشاهده می کرد ، دلش می سوخت و بعه گریه می افتاد .
فرشتگان کنار قبر مطهر آن حضرت چنان اشک می ریزند که همه ی فرشتگان آسمان از گریه ی آنها به گریه می افتند .
جهنم هم برای آن حضرت اشک ریزد و مرثیه سرایی کند . …
هیچ چشمی و اشکی نزد خدا محبوب تر نیست از اشکی و چشمی که برای آن حضرت گریان باشد .
گریه بر سید الشهدا پیوند با فاطمه علیها السلام و یاری اوست ، پیوند با پیامبرصلی الله علیه و آله و ادای حق ماست .
در محشر همه گریان هستند جز گریه کنندگان سید الشهدا که با چشمی روشن و خوشحال محشور شوند آ نها را بشارت دهند و سرور و شادی در چهره ی آنان نمایان است . مردم بی تابند ولی آنها در امن و امان ، از مردم حساب کشند ولی آنها در سایه عرش الهی با سید الشهدا صحبت دارند و از حساب سخت قیامت بیمی ندارند .
به آنها گویند : وارد بهشت شوید ولی آنها نمی پذیرند ، ترجیح می دهند نزد حضرت باشند و کلامش را بشنوند .
حوریان بهشتی برای آنها پیغام دهند که : ما با والدان مخلدین مشتاق دیدار شماییم ولی آنها حتی سرشان را هم بالا نمی کنند به جهت سرور و عزت و کرامتی که در مجلس سید الشهدا مشاهده می کنند و بالاخره آنها را با مرکب های بهشتی با حمد و ثنای الهی و صلوات بر محمد و آل محمد به منازلشان رسانند .
منبع : کامل الزیارات ، ص81و 82 ، بحار ص45/206-208، عوالم 17/462-463
کُمیت در ایام تشریق(1) شرفیاب محضر مبارک امام صادق علیه السلام شد، اجازه گرفت تا اشعارش را بخواند ، حضرت اشاره به عظمت ایام تشریق فرمود ، او عرض کرد که اشعارم مربوط به شماست ، ابیات گذشته را قرائت نمود ، صدای گریه ی حاضرین بلند شد و بسیار اشک ریختند . هنگامی که چهار بیت اخیر را درباره ی سید الشهدا علیه السلام خواند ، امام صادق علیه السلام دست های مبارک را بلند کرده و دعا نمودند : خدایا گناهان گذشته و آینده ، مخفی و آشکار کُمیت را بیامرز ، آنقدر به او عطا کن تا راضی و خشنود گردد .
سپس حضرت هزار سکه طلا و لباس هایی به او عنایت فرمود .
کُمیت سوگند یاد کرد که : من برای دنیا به شما محبت نمی ورزم و گرنه نزد اهل دنیا (یعنی خلفا) می رفتم . من شما را برای خدا و آخرت دوست دارم ، لباس هایی که به بدن پاک و طاهر شما اصابت کرده برای تبرک می پذیرم ولی مال و سکه ها را نه .
1-ایام تشریق : ایام منی پس از عید قربان ، یازدهم ، دوازده و سیزدهم ذی الحجه است
جعفر بن عفّان نقل می کند که داخل شدم به خدمت امام صادق علیه السلام و آن حضرت مرا مقرب نمود و نزدیک خود جای داد . پس از آن فرمود : ای جعفر !
عرض کردم : بله ؟ خدا مرا فدای شما کند .
فرمود : به ما رسیده که تو شعر خوب درباره ی امام حسین علیه السلام می گویی .
عرض کردم: آری
فرمود : بگو
پس من انشا نمودم و آن حضرت و کسانی که نزد ایشان بودند گریستند تا اشک بر گونه و محاسنش جاری شد .
بعد فرمود : ای جعفر ، ملائکه مقربین در اینجا حاضرند و کلمات تو را استماع می کنند که در مصیبت حسین علیه السلام می گویی و گریه می کنند مثل گریه ی ما و بلکه بیشتر . ای جعفر خدا بهشت را بر تو واجب کرد .
آنگاه حضرت فرمود : آیا می خواهی از فضیلت آن برای تو بیشتر بگویم ؟
عرض کردم بلی .
فرمود : کسی نیست که در مصیبت حسین علیه السلام ذاکر باشد و گریه کند یا دیگری را بگریاند مگر اینکه خدای تعالی بهشت را برای او واجب می فرماید و گناهانش را می بخشد .
1- خصائص الحسینیة ، ص252
طرمّاح یکی از یاران امام در کربلا بود . وقتی دید سرانجام عاشورا شهادت است از امام رخصت طلبید تا مایحتاجی برای عائله اش تهیه و ذخیره کند و سریع برگردد….
امام بعدِ اجازه فرمودند :” زود برگرد”
وقتی برگشت و دید خورشید به نیزه و خیام در آتش . دیوانه وار با ناله ای جانسوز پی در پی فریاد می زد ، ای وای بر من که مولایم را تنها گذاشتم . با حال دگرگون از امام زین العابدین علیه السلام سوال می کند : این چه مصیبتی است برمن ؟
امام سجاد علیه السلام می فرمایند : ” وقتی امامت گفت زود برگرد یعنی نرو !! “
بعدها طرماح کنار سلیمان در قیام توابین با سینه ای پر از غم شهید شد اما به علت بی بصیرتی ” کربلایی ” نشد ….