در ادامه بیان ” روشهای تبلیغی معصومان(علیهم السلام)” به بیان چند روش دیگر می پردازیم:
5- تحلیل وتبیین
یکی از روش های معصومان(علیهم السلام) در دعوت به اسلام, فراهم سازی بستر خرد ورزی در سایه تحلیل آموزه های دینی بوده است. آنان به جای تحکم وتحمیل, در مباحث اعتقادی به اقامه برهان ودر احکام به بیان فلسفه, حکمت وکارکرد آنها توجه داشتند. امیر مؤمنان (علیه السلام) پس از توصیه های خود به رعایت تقوای الهی وبندگی خدا به فلسفه آن اشاره می کند به عنوان مثال در خطبه 83 نهج البلاغه می خوانیم “ای بندگان خدا! شما را به ترس از پروردگاری که بر تنتان لباس آراسته پوشانده و وسایل زندگیتان را آماده ساخته سفارش می کنم…” ایشان پس از سفارش مردم به پرهیز از دنیا پرستی به دلایل آن اشاره می کند: “چرا که دنیا خانه ای است برای کوچ کردن وجایی است برای ناکامی وناراحتی! ساکنان آن در حال سفرند واقامت کنندگان در آن در حال جدا شدن از آنند…."1
وپس از اینکه به مردم سفارش می کند از اهل نفاق بپرهیزید به ذکر دلایل آن می پردازد:” چرا که آنان گمراه وگمراه کننده اند ودچار لغزش ولغزاننده اند, رنگ به رنگ می شوند…قلوبشان فاسد وظاهرشان پاک می نماید…"2
آسیب ها وهشدارها
از امتیازات نسل امروز خردگرایی ودانایی است. این نسل قبل از اینکه به مسائل دینی متعبد باشند دلایل روشنی را برای این امر مطالبه میکنند؛ از این رو مبلغانی که از روش هایی غیر پاسخگو وتهی از اقناع بهره می برند یا استدلال هایشان با وضعیت علمی, روانی واجتماعی مخاطب ناهمخوان است در امر تبلیغ دین کامیاب نخواهند بود. کم نیستند مبلغان جوانی که خود را در امر تبلیغ دین موفق نمی بینند و راز عدم موفقیت خود را جستجو می کنند. بدرستی اگر در کار خود دقت کنند می یابند که یکی از عوامل عدم کامیابی, بی توجهی به تحلیل وتبیین مسائل وتوصیه های تهی از اقناع است.
6-یارگیری
معصومان( علیهم السلام) امر تبلیغ را امری بزرگ ودشوار می دانستند واز دیگران برای انجام این مهم یاری می گرفتند و از تک محوری و فرد گرایی پرهیز می کردند؛ چنان که حضرت موسی(علی نبینا وآله وعلیه السلام) از خدا شرح صدر وهمکار صالح طلب کرد:” و برادرم هارون از من فصیح تر است, او را هم با من وبه کمک من بفرست تا مرا تصدیق کند…"3
تشکیل سازمان وکالت وتربیت نیروهای مخلص در عصر امام صادق(علیه السلام) وگسترش آن در عصر ائمه بعدی نیز نوعی یارگیری ومشارکت دادن مؤمنان در گسترش اسلام است.
منابع:
1- نهج البلاغه/ خطبه183
2- همان/ خطبه 196
3- قصص/ 34 ادامه دارد..