موضوعات: "پیام های هفته" یا "بصيرتي"
عنوان برنامه :
تجلیل از عاملان وحی (طرح هدایت نور)
زمان
8/7/97
مکان
مدرسه علمیه الزهرا (س)
سخنران
سرکار خانم آشتیانی از اساتید اخلاق حوزه
صحیح قرائت کردن قرآن در فهم آن خیلی موثر است و برای کسی که مبلغ دین خداست اقل آن صحیح خواندن قرآن است.
پیامبر (ص) فرمودند: قرآن را یادبگیرید چون روز قیامت این قرآن نزد تو می آید و می گوید من باعث شدم که شبها بیدار باشی و روز های تابستان در اثر تکرار قرآن لبانت خشک شود حالا هرجه که بروی همراهت هستم و برایت سود هستم و بزودی کرامت خدا به تو میرسد و مژده ای از من بگیر و دستور می دهد تاجی بر سرش نهند و امان از آتش به او بدهند و او را به بهشت ببرند. این ثوای برای کسی است که قرآن را صحیح خوانده است و مداومت بر قرائت آن دارد . و برای کسی که آن را حفظ کند به فرموده پیامبر (ص) خداوند قلب کسی را که آن را ظرف قران کرده است عذاب نمی کند لذا از صحیح قرائت کنندگان و حافظان و حاملان قرآن باشیم
برنامه های حاشیه ای
قرائت قران– اهدای جوایز به حافظین جزء سی قران که در تابستان 97 حافظ شدند. و تقدیر و اهدای جایزه به مربی طرح - پذیرایی
این برنامه ویژه تابستان و ادامه طرح هدایت نور در تابستان 97 در مدرسه علمیه الزهرا (س) و بنا به دستور آن مرکز محترم برگزاری کلاس آموزش روخوانی و تجوید انجام شد و در کنار آموزش تجوید، آموزش حفظ جزء 30 از دیگر برنامه فرهنگی تابستان مدرسه بود و طلاب استقبال خوبی داشتند.
عنوان برنامه :
تشویق طلاب به کتابخوانی
زمان
7مهر 97
مکان
حوزه علمیه ریحانه النبی(سلام الله علیها )- مقطع ورودی سیکل
سخنران
نویسنده رمانهای مذهبی سر کار خانم شکوریان از شهر مقدس قم
گزیده ای از سخنرانی/سخنرانی ها
به نام خدا
جلسه ای تحت عنوان آشنایی طلاب با کتاب هایی که مقام معظم رهبری توصیه به خواندن آنها دارند توسط استاد شکوریان فرد از شهر مقدس قم برگزار گردید. ایشان اذعان داشتندکه طرح مقر کتاب با موضوعیت فروش و امانت کتب ارزشمند در 120شهر شعبه دارد، و حضرت آقا فرموده اند کتابهایی را بخوانید که پر محتوا و جذاب باشد. در ادامه بیان داشتند که مقام معظم رهبری را تنها نگذارید و با مطالعه کتب پر محتوا بر بصیرت خود بیافزایید.
و در انتهای برنامه کتابهایی را جهت خواندن طلاب معرفی کردند کتابها عبارت اند از خاکهای نرم کوشک- این مرد ، این باغ طوطی -گریه های مسیح-اقیانوس مشرق وپادشاهان پیاده …در این جلسه طلاب به کتاب خواندن .کتاب خریدن وکتاب هدیه دادن تشویق شدند و تعداد زیادی کتاب را در پایان جلسه خریداری کردند. تعدادی از طلاب هم به عنوان سفیر کتاب در محله های مختلف شهر و مساجد معرفی شدند که همکاری خود را با خانم جو خواست مسئول مقر کتاب آغاز خواهند کرد .
در پایان قلک هایی را جهت ترویج فرهنگ صدقه کتاب به طلاب تحویل دادند.
عنوان برنامه :
یادواره شهدای شهر آستانه علوی
زمان
3/7/97
مکان
مدرسه علمیه حضرت زینب(س)
شخصیت های برجسته
جناب سرهنگ محجوری فرماندهی ناحیه شازند، جناب سرهنگ گلشن زاده جانشین فرماندهی سپاه روح الله، حجه الاسلام و المسلمین جناب آقای عابدی معاونت دانشگاه آزاد اسلامی شهر آستانه علوی ، جناب آقای اسماعیلی از دادگستری شهرستان شازند،جناب آقای کریمی از نمایندگی شازند، حجه الاسلام و المسلمین جناب آقای امیدی از سازمان بسیج طلاب ،جناب آقای فرجی از نمایندگی شازند.
سخنران
جناب سرهنگ محجوری - جناب سرهنگ گلشن زاده
سخنرانی/سخنرانی ها
ایشان در ابتدای عرایض خود به شرایط کنونی کشور پرداختد و فرمودند شرایط کنونی کشور از دو جهت یعنی وجود منافقین داخلی ، وجود گروه ها و حزب های مختلف شبیه به جنگ احزاب است.
وی خاطرنشان کرد صحنه جنگ حق و باطل همیشه وجود دارد و راه تشخیص حق از باطل بصیرت است.
ایشان یادآور شدند هنگام حمله دشمن تجهیزات کشور ایران بسیار اندک و دشمن از هر نظر آماده و کمک های مالی کلان از سوی کشورهای بزرگ دنیا به آن ها داده می شد اما رزمندگان اسلام با تمام هستی خود در برابر آن ها ایستادند و با رمز ایمان قوی ،صبر و توسل به اهل بیت به موفقیت دست یافتند.
ایشان در ادامه بیانات خود فرمودند: دفاع مقدس تفسیر عملی آیات سوره احزاب بود زیرا با توجه به آیات این سوره مبارکه این که کسی بگوید من مسلمانم کافی نیست بلکه خداوند متعال از طرق مختلف انسان را آزمایش می کند و تنها صابران در امتحانات الهی پیروز می شوند.
در ادامه جناب سرهنگ گلشن زاده روایتگر خاطرات جنگ بیاناتی را در این رابطه ایراد فرمودند.
وی خاطرنشان کرد رزمندگان ایران در طول جنگ تحمیلی با وجود تحریمهای گسترده قدرتهای جهان، توانستند با بهرهگیری از امکانات موجود و توان نیروهای داخلی، در مقابل دشمن ایستادگی کنند و این نشان از بصیرت رزمندگانی است که هشت سال در مقابل دشمنان قسم خورده انقلاب مقاومت کردند.
ایشان یادآور شدند دفاع مقدس ، دفاع ارزشها بود و جبهه مقابل قصد ساقط کردن آن را داشت و دارد بنابراین حفظ نظام اسلامی از اهم واجبات است چرا که جوانان ما دست خالی رفتند ولی به وسیله امدادهای غیبی هدایت شدند و در این راستا استعداد جوانان برومند این سرزمین شکوفا شد .
وی در ادامه خاطراتی پیرامون جنگ تحمیلی بیان کردند.
برنامه های حاشیه ای
برگزاری نمایشگاه دفاع مقدس
مراسم عزاداری توسط جناب آقای اسماعیلی
پذیرایی
عنوان برنامه :
مراسم گلباران گلزار شهدای دفاع مقدس
زمان
4/7/97
مکان
مزار شهدای امامزاده سید علی اصغر علیه السلام
شخصیت های برجسته
جناب آقای منصوری،نماینده ساوه و زرندیه در مجلس
جناب آقای محمودی،ریاست اداره ارشاداسلامی
فرماندارو برخی از مسئولان شهرستان، نیروهای نظامی و انتظامی و…
توضیحات
به مناسبت گرامیداشت هفته دفاع مقدس، مراسم گلباران گلزار شهدای شهرستان ساوه در امامزاده سید علی اصغر با حضور خانوادههای معظم شهیدان و ایثارگران، نماینده ساوه و زرندیه در مجلس، فرماندار و جمعی از مسئولان شهرستان، نیروهای نظامی و انتظامی، طلاب، بسیجیان و آحاد مختلف مردم در گلزار شهدای امامزاده سید علی اصغر (علیه السلام)، برگزار و شرکت کنندگان با قرائت فاتحه و اهدای شاخه گل به مقام شامخ شهیدان ادای احترام کردند.
در این آئین سرهنگ پاسدار علی رسولی، فرمانده ناحیه مقاومت بسیج ساوه در سخنانی گفت: ما در دوران دفاع مقدس با اتحاد و همدلی پیش رفته و امام فرمود: جنگ در اولیت اول کشور است و این جنگ اقتصادی هم در اولویت باید باشد تا دشمن شکست بخورد و در آینده نه چندان دور پیروزی را جشن خواهیم گرفت و شرط ان است که مسئولان بپذیرند که اولویت اول جنگ اقتصادی است و با روحیه جهادی و انقلابی بر مشکلات فائق خواهیم آمد.
سرهنگ رسولی در پایان خاطر نشان کرد: با امید به خدا و با اتحاد می توانیم در برابر دشمن بایستیم.
برنامه های حاشیه ای
مداحی
عنوان برنامه :
ایستگاه صلواتی
زمان
8/7/97
مکان
مدرسه علمیه فاطمه الزهرا سلام الله علیها
شخصیت های برجسته
فرمانده پایگاه بسیج حضرت خدیجه سلام الله علیها،
توضیحات
گذشت زمان نتوانسته و نخواهد توانست جلوه ی نام و یاد شهیدان عزیز را کم فروغ سازد.
به همت فرمانده پایگاه بسیج حضرت خدیجه سلام الله علیها و با همکاری معاونت فرهنگی، همزمان با گرامیداشت هفته دفاع مقدس وماه محرم ، ایستگاه صلواتی در مدرسه علمیه فاطمه الزهرا سلام الله علیها شهرستان ساوه برگزار گردید.
در این مراسم، طلاب ضمن تجدید میثاق با شهدا، از طلاب با شیرینی و چای پذیرایی به عمل آمد.
برنامه های حاشیه ای :
پخش مداحی محرم
یکی از طلبه های اصفهانی نقل می کند : من چند وقتی بود به دنبال تزکیه نفس و خود سازی بودم و چند مرتبه ای هم به مشهد مسافرت کرده بودم . یک روز خدمت آقای بهجت رسیدم ایشان بدون اینکه من سوالی بپرسم فرمودند : خودسازی به این شکل نیست ، این طوری فایده ندارد ، به اصفهان بروید و مادرتان را خوشحال کنید ؛ جالب این جاست که ایشان نمی دانستند من در این حال و هوا هستم ، در ضمن ایشان از کجا می دانستند که مشکل من ، دیدن مادرم است .
یکی از اساتید حوزه نقل می کند : زمانی که طلبه بودم با یکی از دوستانم که می خواست از حوزه برود صحبت می کردم و می گفتم که چرا می خواهی بروی ؟ او دلایلی آورد و گفت می خواهم دبیر شوم . من و دوستانم خیلی به ایشان تاکید کردیم ؛ ولی ایشان نظرشان این بود که این کار را انجام دهد . مدتی گذشت تا این که روز جمعه به جلسه آقای بهجت رفتیم ، به محض این که نشستیم آقا فرمودند : این « قال الصادق و قال باقر علیه السلام » ها را دست کم نگیرید ، فکر نکنید اگر رفتید دبیر شدید آن جا خبری است ، نه ! این طور نیست ، هرچه هست همین جاست .
به قول یکی از اساتیدمان ، وقتی در بعضی از کلاس ها صحبت می شد که خسته شده ایم ، ایشان می فرمودند : کسی که از مکتب امام صادق علیه السلام و در حوزه علمیه قم و سربازی امام زمان علیه السلام خیری نبیند ، کجا می خواهد برود تا برای او خیر نازل شود .
در عظمت و اهمیت طلبگی علامه طباطبایی رحمة الله علیه می فرماید : یک شب خیلی حال و هوای معنوی به من دست داد و توسلی به امام زمان داشتم ، خیلی گله مندانه عرض کردم : آقا ! مثل اینکه هوای ما را ندارید و خلاصه …. همان شب به من فهماندند که ما نوزده سال است هوایت را داریم ، ایشان می فرماید : فردا که از خواب بیدار شدم روی عدد نوزده فکر کردم ، خیلی بررسی کردم ، متوجه شدم که نوزده سال است که معمم شده ام و باید به این لباس احترام گذاشت ؛ زیرا لباس اهل بیت علیهم السلام است .
ابن زیاد (لعنة الله علیه ) :
مدائنی روایت کرده است : پسر اشتر سر ابن زیاد و اعیان و اشراف همراهش را برای مختار فرستاد. سرها را آوردند در حالیکه مختار غذا تناول می کرد . خدا را حمد کرد و گفت : سر مطهر امام حسین علیه السلام را نزد ابن زیاد آوردند در حالیکه غذا می خورد .اکنون سر او را نزد من آورده اند ، در حالیکه من غذا می خورم . ماری سفیدی با شتاب بین سرها آمد و از بینی ابن زیاد داخل شد و از گوشش خارج گشت سپس در گوشش داخل شد و از بینی اش بیرون آمد . وقتی غذایش تمام شد ، بلندشد و با نعلینش بر صورت ابن زیاد پای نهاد . سپس آن را به غلامش داد و گفت آن را بشور که بر صورت کافر نجسی گذاشتم .خود به کوفه رفت و سر ابن زیاد و حصین بن نمیر و شر حبیل بن ذی الکلاع را به همراه عبد الرحمن بن ابی عمیر ثقفی و عبدالله بن شداد جشمی و سائب بن مالک اشعری نزد محمد بن حنیفه در مکه فرستاد .امام سجاد علیه السلام در مکه بودند . نامه ای همراه ایشان فرستاد که در آن چنین نوشته بود :
من یاوران و شیعه ی شما را برای خونخواهی برادر شهید و مظلومت به جنگ دشمنانت فرستادم . آنها برای رضای رضای خدا و با غضب تمام بسوی آنان شتافتند و ایشان را در نزدیکی نصیبین ملاقات کردند . خدا آنان را کشت .حمد و سپاس خدایی را که برای شما خونخواهی نمود . روسای دشمنان شما را به دام انداخت ، ودر هر بیابان و دره ای که بودند کشت و در هر دریا که بودند غرق نمود بدین وسیله سینه ی مومنان را شفا داد و غیظ از قلب آنان زدود.
ابن حنیفه سر ابن زیاد را نزد امام سجاد علیه السلام فرستاد . حضرت مشغول تناول غذا بودند که سر آن ملعون رسید . فرمود : من بر ابن زیاد داخل شدم ، در حالیکه سر مطهر پدرم در مقابلش بود و او غذا می خورد . عرضه داشتم : خداوندا ، مرا نمیران تا سر ابن زیاد را نشانم دهی ، در حالیکه غذا می خورم . حمد و سپاس خدای متعال را که دعایم را اجابت نمود . »
عمر بن سعد (لعنة الله علیه ) :
در مناقب خوارزمی چنین آمده است : سپس امام حسین علیه السلام فرمود : عمر سعد کجاست ؟ بگوئید بیاید.
با کراهت آمد . حضرت فرمودند : تو مرا می کشی به خیال اینکه این زنا زاده پسر زنا زاده ی تو را والی ری و گرگان کند ؟! ولله هرگز بدان نخواهی رسید .
این عهد و پیمانی است که بسته شده . هرچه می کنی بکن ، بعد از من روی خوشحالی را نبینی نه در دنیا و نه در آخرت . گویا می بینم سر تو را که در کوفه بر نی افراشته اند و کودکان کوفه آن را هدف سنگ پرانی خود قرار داده اند .
شمر (لعنة الله علیه ) :
مدائنی نقل کرده است : مختار در پی شمر فرستاد . او به بیابان گریخت . خبرش را به ابو عمره رساندند . با افرادش آنجا رفت . با آنها به شدت جنگید تا مجروح شد . ابو عمره وی را دستگیر کرد و نزد مختار فرستاد . گردنش را زد و جسدش را در دیگی که در روغن می جوشید انداخت تا از هم پاشید . و غلامی از آل حارثه بن مضرب سر و صورتش را لگد مال کرد.
مطالبی از دانشمندان و نویسندگان غیر مسلمان درباره ی عزاداری سید الشهدا علیه السلام و آثار و فوائد آن :
1- یک کشیش مسیحی می گوید : اگر حسین از آن ما بود ، در هر سرزمینی برای او بیرقی بر می افراشتیم و در هر روستایی برای او منبری برپا می کردیم و مردم را با نام حسین به مسیحیت فرا می خواندیم .
2- ژوزف فرانسوی درباره ی اهمیت و آثار و برکات عزاداری ، مطالب بسیاری دارد ؛ او بر این باور است که : خود شیعه هم به این فایده ای که در کارهایشان وجود دارد ، متوجه نیستند و گمان می کنند که تنها ثواب اخروی کسب می کنند ؛ ولی هر عملی که در این جهان انجام می شود ، بی شک در اجنماع اثر می گذارد ….ما اگر می بینیم که در هند شیعیان بسیاری وجود دارند ، در اثر اقامه ماتم و عزاداری حسین است .
3-ناپلئون بنا پارت می گوید : ما باید برای برپایی یک همایش اجتماعی یا سیاسی ده ها هزار کارت چاپ کنیم و با چه زحماتی آن کارت ها را به اشخاص برسانیم . از این گذشته از ده ها هزار نفرشان ، هزار نفرحاضر می شوند و کار ناتمام می ماند . ولی مسلمانان و شیعیان با نصب یک پرچم سیاه بر سر در یک خانه می گویند : ما می خواهیم برای حسین عزیزمان گریه کنیم ، ده ها هزار نفر شان در ظرف دو ساعت در مجلس جمع می شوند و تمام مسائل اجتماعی ، سیاسی و مذهبی خود را در مجلس حل و فصل می کنند . این یکی از فوائد و آثار قیام امام حسین علیه السلام است .
مرحوم شیخ جعفر شوشتری می فرماید :
مجالس عزاداری حسین علیه السلام صفات مشاهد شریفه را داراست :
اول : آنکه مصلای خداوند است ، یعنی محل صلوات اوست بر اهلش .
دوم : آنکه ملائکه در آنجا حاضر میشوند.
سوم : آنکه شخص به دعای پیغمبر خدا و ائمه هدی فائز شود .
چهارم : آنکه منظور نظر الشهدا علیه السلام گردد .
پنجم : آنکه آن حضرت با ایشان مخاطبه و مکالمه نماید .
ششم : چنین مجلسی محبوب امام صادق علیه السلام است .
هفتم : مانند عرفات است .
هشتم : مانند مشعر الحرام است .
نهم : مانند حطیم است .
دهم : مطاف بیت الله است .
یازدهم : قبه ی حسین است .
دوازدهم : خاموش کننده ی آتش هاست .
سیزدهم : منبع آب حیات است .
چهاردهم : تالی مجالسی می شود که ابتدای آن خلقت و آخر آن حشر است .
امام صادق علیه السلام فرمود :
حضرت حسین بن علی علیه السلام می بیند کسی را که برای او گریان است ، حضرت هم خودش برای گریه کننده استغفار می کند و هم از پدرانش درخواست می کند که برای او طلب آمرزش نمایند .
امام حسین علیه السلام می فرماید : ای گریه کن ! اگر می دانستی خدا چه پاداشی برایت مهیا کرده است بیش از اندوهت ، خوشحال می شدی . حضرت برای همه ی گناهان و خطاهای عزادار طلب آمرزش نماید .
امام صادق علیه السلام فرمود :
هنگامی که جبرئیل خبر شهادت سید الشهدا علیه السلام را به پیامبر (ص) داد ، حضرت دست امیر المومنین را گرفته و تا مدتی از روز گذشته با او در خلوت صحبت می نمود ، گریه بر هردو غالب شد ، هنوز از هم جدا نشده بودند که جبرئیل پیغام آورد : خداوند به شما سلام می رساند و می فرماید : دستور الهی آنست که شما صبر و بردباری پیشه سازید . امام صادق (ع) فرمود : آن دو بزرگوار پذیرفتند و صبر نمودند .
کامل الزیارات ، 55 ، بحار 44/231
1- امنیت و شادکامی :
بستر لازم برای لذت بردن از زندگی ، وجود امنیت است . بدون امنیت ، زندگی جلوه ای نخواهد داشت . زیرا شیرینی آن به وسیله ی تلخی ترس از بین می رود .
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید : هیچ خیری …. در وطن نیست ، مگر با امنیت و شادی .
در این کلام ، امنیت و شادمانی در کنار یکدیگر قرار گرفته اند . امام علی علیه السلام رابطه ی میان این دو مفهوم را به خوبی بیان کرده ، فرموده است : هر شادی ، نیاز به امنیت دارد .
2-سلامت و لذت :
امام صادق علیه السلام می فرماید : لذت زندگی هنگامی قابل درک است که انسان از نعمت سلامت برخوردار باشد . تن بیمار ، زندگی را برای انسان تلخ می کند . اگر سلامت وجود نداشته باشد ، ثروتمند ترین افراد نیز از زندگی خود لذت نمی برند .
امام علی علیه السلام می فرماید : هیچ خیری در زندگی نیست ، مگر با سلامت .
لذت زندگی هنگامی احساس می شود که انسان از عافیت و تندرستی برخوردار باشد .
3- لذت خواب : خداوند در قرآن کریم خواب را مایه راحتی و آسایش معرفی کرده است .
« و جَعَلنا نومَکُم سُباتاً » و خواب شما را مایه آسایش و استراحت قرار دادیم . و در جای دیگری از قرآن کریم آمده است : و اوست که شب را برای شما پوشش قرار داد و خواب را مایه راحتی .
به راستی اگر این رحمت الهی ، نصیب انسان نمی شد ، چه وضعیتی پیش می آمد ؟ !
زندگی بدون شب و خواب ، زندگی پر از درد و رنج و خستگی می بود و در این صورت ، صحبت از آرامش و رضایت از زندگی ، بی معنا می گشت .
4- شوخ طبعی : یکی از زمینه های شادکامی ، خنده و شوخی است . مزاح و شوخی ، فشار روانی انسان را می کاهد و فضای روان را صفا و نشاط می بخشد . کسانی که گرفته و عبوس اند ، روحی خسته و آزرده خواهند داشت . با کمی وخ طبعی و خنده می توان نشاط و شادکامی را برای انسان به ارمغان آورد.
_ آل ابی سفیان (لعنة الله علیهم )
امام صادق علیه السلام فرمودند : آل ابی سفیان امام حسین را شهید کردند ، خداوند ملکشان را برچید و هشام ، زیدبن علی بن الحسین را کشت ، خدا سلطنتش را گرفت و ولید ، یحیی بن زید را به قتل رساند ، خداوند حکومتش را زائل کرد .
_ اهل کوفه
در خطبه زینب کبری علیها السلام در ورود به کوفه چنین آمده است : « ای اهل کوفه ، ای خیانتکاران بی وفا و ظالم ، هنوز اشک ها خشک نشده و ناله ها خاموش نگشته است …. آیا گریه می کنید و ناله سر می دهید ؟ آری به خدا زیاد بگریید و کمتر بخندید ! زیرا به ننگ و عاری خود را آلوده ساختید که هرگز نمی توانید آن را بشویید و پاک نمایید . از مهر و رحمت خدا دور باشید و نابود گردید . کوشش هایتان هدر رفته و دست هایتان از کار بریده شد ، و در تجارت خود زیان دیدید . به خشم و غضب الهی دچار آمدید و مهر ذلت و خواری بر شما زده شد .
_ یزید (لعنة الله علیه )
عبد الرحمن غنوی گوید : « به خدا قسم یزید بعد از کشتن امام حسین دوام نیاورد و به زودی با مرگ ناگهانی هلاک گشت بدین گونه که شب مست خوابید و صبح او را مرده یافتند ، در حالیکه صورتش مثل قیر سیاه شده بود . با اندوه و حسرت و حزن مرد …»