یکی از موارد قابل توجه در واقعه کربلا گریه اسب امام حسین (ع) در مصیبت آن حضرت است . در زیارت ناحیه مقدسه ، این منظره ی جانسوز را چنین ترسیم فرموده است :
« واسرع فرسک شارداً الی خیامک قاصداً محمحماً باکیاً » اسب شما شیون کنان از شما دور شده ، شیهه کشان و گریه کنان به قصد خیام حرم سرعت گرفت . 4
امیر المومنین فرمود : فرزندم در کربلا عطشان شهید می شود ، و اسب او می رود و شیهه می کشد و می گوید : « الظلیمة الظلیمة من امة قتلت ابن بنت نبیها » فریاد ، فریاد از امتی که پسر دختر پیامبرشان را کشتند . 2
هنگامیکه حضرت ابا عبدالله (ع) روی زمین قرار گرفت ، این حیوان در اطراف حضرت بود و از آن حضرت مواظبت می نمود . عده ای را زخمی نمود و عده ای را از بین برد ، ولی بعد از شهادت شروع به بوییدن و بوسیدن بدن شریف و جسم مبارک آن حضرت نمود ، و در همان حال مانند کسی که عزیز خود را از دست داده فریاد و صیحه می زد و می گریست بحدی که هرکس حاضر بود تعجب کرد.
سپس به طرف خیمه های فاطمیات حرکت کرد و زمانی که آنها مخدرات زین واژگون و یال پر از خون ذو الجناح را دیدند از خیمه ها بیرون دویدند و جامه ها چاک زدند و سیلی بر روی زدند و فریاد « وا محمداه ، واعلیاه ، وا فاطمتاه ، واحسناه ، واحسیناه » از زینب کبری علیهاالسلام و علویات بلند گردید ، بحدی که ملائکه آسمان به تضرع در آمدند . یکی از دختران امام حسین علیه السلام به ذوالجناح گفت : آیا کسی به پدرم آب داد یا تشنه کشته شد ؟
همین که آن اسب این سخن را از او شنید چشمهایش پر از اشک شد و بیرون خیمه ها خود را بر خاک انداخت و آنقدر سر خود ر روی زمین زد تا از دنیا رفت .3
1-بحار الانوار ، ج101، ص322
2-ناسخ التواریخ ، ج3، ص5
3- انوار الشهادة،ص23