چگونه حضرت ابوالفضل العباس به مقام عبدصالح رسيد؟
در توضيح اين ويژگي(عبد صالح) بايد دانست:
انسانها در مشكلات و امتحانهاي روزگار شناخته مي شوند و قدر و منزلت خود را هم به خود و هم ديگران به اثبات مي رسانند.
آيه شريفه، هدف خلقت انسانها را بيان مي كند؛ مي فرمايد:
ما جن و انس را تنها براي عبادت خلق كرديم. (1)
بايد ديد عبادت به چه معناست؟ آيا عبادت يك سري اعمال و حركات است كه در آن قصد قربت و نزديكي به معبود هستي نيست؟
اگر اينگونه باشد، ابليس يكي از عابدترين موجودات عالم است. زيرا به فرموده اميرالمؤمنين در نهج البلاغه، شش هزار سال عبادت ظاهري كرد. (2)
عبادت از عَبَدَ است. عبد يعني بنده؛ بنده در مقابل مولاي خود اختياري نمي بيند. بنده بايد در بست مطيع مولايش باشد و از دستورات او سرپيچي نكند.
بنابراين هدف از خلقت انسان بندگي بوده است. و اينكه انسانها در دنيا مورد آزمايش قرار مي گيرند. همين است كه تمرين بندگي نموده؛ در برابر دستورات الهي مطيع محض باشند.
عباس عليه السلام به مقام بندگي، آن هم در حد اعلي، رسيده بود. در ادامه زيارت توضيح مي دهد كه بنده كيست: “المطيع لله"؛ كسي كه فرمانبردار دستورات الهي است؛ تكاليفش را درست انجام مي دهد.
“و لرسوله"؛ مطيع پيامبر خدا نيز هست، بعد از پيامبر خدا مطيع اولي الأمر يعني امامان معصوم عليهم السلام: امام علي، امام حسن و امام حسين(ع)بود؛ چرا كه در ادامه زيارت هست: “و لأميرالمؤمنين و الحسن و الحسين".
وي مطيع محض امام زمانش بود تا نتيجتاً به اين جايگاه رسيد. آن بزرگوار با امام حسين(ع) از مدينه خارج شد، به مكه آمد و از آنجا نيز راهي كربلا… تا عصر تاسوعا كه برايش امان نامه آوردند. اما عباس نپذيرفت و فرمود: “لا حاجه لنا في أمانكم… “؛ ما نيازي به امان شما نداريم؛ امان خدا بهتر است از امان فرزند سميه. (3)
شب عاشورا هم وقتي امام حسين(ع)صلوات الله عليه اصحاب را مرخص كرد در حالي كه خطاب به يارانش مي فرمود:
اكنون از تاريكي شب استفاده كنيد… از اين محل متفرق شويد و مرا با اين قوم تنها بگذاريد؛ زيرا اينان فقط با من كار دارند؛ ناگهان عباس از جا بلند شده و عرضه داشت:
“و لِمَ نفعل ذلك؟"؛ ما چنين كاري نمي كنيم! “لنبقي بعدك؟"؛ آيا بعد از تو زنده بمانيم؟ “لا أرانا الله ذلك أبدا"، خدا چنين روزي را نياورد. (4)
اين ويژگي است كه او را بين شهداي كربلا ممتاز نموده؛ در روايتي از امام سجاد عليه السلام آمده است:
إن للعباس عندالله تبارك وتعالي لمنزله يغبطه بها جميع الشهداء يوم القيامه؛ يعني عباس نزد خداوند متعال منزلتي دارد كه روز قيامت تمام شهيدان(نمي فرمايد انسانهاي عادي) به مقام او غبطه مي خورند. (5)
و همه اين ويژگي ها در ساير شهدا نبود؛ گرچه آنان نيز جزو عباد صالح به حساب مي آيند؛ ولي در مرتبه اي كمتر از مرتبه حضرت عباس(ع).
پي نوشت ها:
1. ذاريات(51) آيه56.
2. نهج البلاغه، ترجمه شهيدي، ص: 211، ناشر: شركت انتشارات علمي و فرهنگي، تهران، سال چاپ: 1378 ش.
3. تاريخ الأمم و الملوك، أبوجعفر محمد بن جرير الطبري ج5، ص415، بيروت، دار التراث، ط الثانيه، 1387/1967.
4. همان، ج5، ص 419.
5. أمالي الصدوق، ص: 463، ناشر: اعلمي، مكان چاپ، بيروت، سال چاپ 1400 ق.