یکی از شرایط موفقیت در هر کاری, انتخاب روش وشیوه صحیح است. نقش روش ها به اندازه ای دارای اهمیت است که دانشمندان پیشرفت قرون اخیر بشریت را مدیون تحول در روش های کاوش ومطالعه می دانند.
تبلیغ ورساندن پیام اسلام به دیگران وایجاد تحول در بینش ونگرش افراد, امری خطیر وظریف است که به اندازه پیچیدگی خود انسان, دارای ظرافت وپیچیدگی است وانتخاب روش صحیح در این مسأله اهمیت بسزایی دارد.
روش های تبلیغی معصومان( علیهم السلام) به عناون مبلغان موفق که در مدت کوتاهی تحولات بزرگی را در جوامع بشری بوجود آورده اند, می تواند الگوی مناسبی برای مبلغان در عصر حاضر باشد. در اینجا به اختصار روش های تبلیغی معصومان( علیهم صلوات الله) را مورد بررسی قرار می دهیم:
1- منطقی ومستدل بودن
خداوند متعال از میان سبک های پرشمار آموزش دین, فقط به سه شیوه اشاره می کند:
” اُدعُ إلی سَبیلِ رَبّک بالحکمة والمَوعِظة الحَسَنَة وجادلهم بالتی هی أحسن"1
بدون تردید با زور واجبار نمی توان عقیده کسی را دگرگون ساخت ومعصومان نیز در دعوت مردم به دین از منطق درست وارائه دلیل وبرهان استفاده می کردند وهرگز از زور, خرافات وظنیات بهره نمی گرفتند.
از جمله پیامبرگرامی اسلام در مناطقی که فتح می کردند مردم را بین دو امر مخیر می ساختند:
1-اسلام بیاورند وجزء امت اسلامی باشند.
2- در دین خود باقی بمانند واز نظر سیاسی, حاکمیت حاکم مسلمان را بپذیرند.
نمونه دیگر برخورد آن حضرت با قبیله “بنی ضمرة” است که وقتی نماینده آن حضرت از منطقه بازگشت گفت: آنان گفتند: ما نه با او می جنگیم ونه با او می سازیم و نه نبوت او را قبول می کنیم ونه او را دروغگو می شماریم.
مردم گفتند: ای رسول خدا! با آنان بجنگ. فرمود: “ایشان را واگذارید."2
2- پرسش وپاسخ
یکی از روش هایی که معصومان(علیهم السلام) در آموزش دین واحیای عقل وفطرت مردم از آن بهره می گرفتند, روش پرسش وپاسخ بوده است. آنان هم خود پرسش هایی مطرح می کردند و به تبیین آن می پرداختند وهم زمینه را برای دیگران فراهم می نمودند. این جمله را علی (علیه آلاف التحیة والثناء) بارها تکرار نموده است: ” سَلونی قَبلَ أن تَفقِدونی"3
وامام باقر ( علیه السلام) فرمودند: “دانش را مخازنی است که کلید آن پرسشگری است. پس بپرسید, خدای رحمتتان کند! در پرسش علمی چهارگروه پاداش می برند:پرسش کننده, پرسش شونده, شنوندگان و کسانی که علاقمند به آنانند."4
این مطلب ادامه دارد
1- نحل/ 125
2- المغازی,ج1, ص15.
3- الاحتجاج , ج1, ص388.
4- بحارالانوار, ج1 , ص 196.