ام البنین های معاصر
مادر شهید فرهاد مقدس زاده
نشسته روی صندلی ، تک و تنها و زل زده به سنگ قبری که بوی فرزندش را می دهد ، فرزندی که بعد از 11 سال چشم انتظاری مهمان او شده است . او در کنار مادر شهید بودن همسر شهید هم هست ، سخت است زن باشی و مردهای زندگی ات را یکی یکی از دست بدهی و تو با آرامش زیر لب زمزمه کنی : خدایا راضی باش .
او می گوید فرهاد 20 سالش بود که در عملیات و الفجر 1، سال 62 در فکه شهید شد ، ولی پیکرش 11 سال بعد به دستم رسید . فرهاد وقتی به دنیا آمد 4 کیلو بود وقتی هم که برایم آوردنش 3 کیلو کمتر بود . کوچکتر از زمانی بود که به دنیا آمده بود . با همه تنهایی ها و غم ها مادر پس پرده اشک فقط یک خواسته دارد : « فقط آرزوم اینه که؛ امام زمان زودتر بیاد و بچه منم باهاش برگرده و تو رکابش دوباره بجنگه »