اکالیپتوس شامل درختان یا درختچههای تکساقهای یا چندساقهای است و در هر دو شکل خزان پذیر و همیشه سبز وجود دارد. با برگهای دُمبرگدار و متناوب و سرنیزهای و گلهای بیگلبرگ با پرچمهای پرشمار به رنگهای سفید یا کرم یا زرد یا قرمز و میوههای پوشینهای و مخروطی و چوبی و دریچهدار در انتها و دانههای براق به طول حدود ۱ میلیمتر.
گروهی از پژوهشگران استرالیایی در مقالهای که تحت عنوان «ذرات طلای طبیعی در برگ اوکالیپتوس و ارتباط آن با اکتشاف ذخایر زیرزمینی طلا» در نشریه علمی نیچر منتشر کردهاند، مدعی شدهاند که درخت اوکالیپتوس میتواند طلای موجود در عمق زمین را جذب و به سطح زمین منتقل کند و به این ترتیب، اکتشاف معدن از این طریق را امکانپذیر کند.
استفاده دارویی :
از اکالیپتوس برای بخور و ضدعفونی مجاری تنفسی و خوشبوکنندهٔ هوا استفاده میشود. معمولاً چند قطره از روغن گیاه اوکالیپتوس (که از برگ آن تهیه میشود) را در مخزن داروی دستگاه بخور میریزند تا در رطوبت هوا مخلوط شود و مجاری تنفسی را ضد عفونی و بهبود بخشد. برای درمان سرماخوردگی و گرفتگی بینی یک مکمل دارویی بسیار خوب محسوب میشود. مصرف خوراکی اوکالیپتوس سمی است.
خنگ و گیج نباش
مرحوم حاج اسماعیل دولابی می فرمودند :
پدری چهار تا بچه را توی اتاق گذاشت و گفت اینجا را مرتب کنید تا من برگردم ، خودش هم رفت پشت پرده . از آنجا نگاه می کرد می دید کی چکار می کند ف می نوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند . یکی از بچه ها که گیج بود ،حرف پدر را یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید . یکی از بچه ها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمی گذارم کسی اینجا را مرتب کند .آن یکی که خنگ بود ،ترسید نشست وسط و شروع کرد به گریه و جیغ و داد که آقا بیا ببین این نمی گذارد مرتب کنم .
اما آن که زرنگ بود ، نگاه کرد و رد تن آقاش را از پشت پرده دید .تند تند همه جا را مرتب می کرد و می دانست که آقاش دارد توی کاغذ می نویسد . هی نگاه می کرد سمت پرده و می خندید . دلش هم تنگ نمی شد می دانست که آقاش همین جاست . توی دلش هم گاهی می گفت : اگر یک دقیقه دیرتر بیاید باز من کارهای بهتری می کنم .
آن بچه شرور همه جا را هی به هم می ریخت ، هی می دید این خوشحال است و ناراحت نمی شود .
وقتی همه جا را به هم ریخت آن وقت آقا آمد ، ما که خنگ بودیم و گریه و زاری کرده بودیم چیزی گیرمان نیامد . او که زرنگ بود و خندیده بود ، کلی چیز گیرش آمد.
زرنگ باش ! خنگ نباش ! گیج نباش !
شرور که نیستی الحمدلله ! گیج و خنگ هم نباش !
نگاه کن پشت پرده را و ردّ آقا را ببین و کار خوب کن ….
خانه را مرتب کن تا آقا بیاید .
اللّهُمّ عَجِّل لِولیکَ الفَرج
کسی که می خواهد روزی اش زیاد شود این ذکر را بسیار بگوید و در آغاز و پایان آن ، یک صلوات بفرستد ( مثلاً اگر می خواهد 110 بار بگوید ، یک صلوات بفرستد ، سپس این ذکر را 110 بار بگوید و در پایان آن صلواتی دیگر بفرستد.
« اللّهمّ اَغننی بِحَلالِکَ عن حَرامِکَ و بِفَضلِکَ عَمَّن سِواکَ »
خدایا مرا بوسیله ی حلالت ، از حرام خویش بی نیاز کن و با فضل و بخشش خودت ، از هرچه غیر خودت ، بی نیازم ساز .
شخصی ابلیس را در خواب دید و از او پرسید :
چه توقعی داری و به چه چیز امیدداری که خداوند تو را ببخشاید ؟
گفت به آیه ی « انَّ الله یغفرُ الذنوبَ جمیعاً » خداوند همه ی گناهان را می آمرزد . زمر/53
این شخص گفت : اما خود خداوند درباره ی رحمتش می فرماید : « فَسَاَکتبُهَا لِلَّذینَ یتَّقون »رحمتم را برای کسانی که پرهیزکاری کنند ، مقرر خواهم داشت .اعراف/156
ابلیس جواب داد : انّما التّخصیصُ منکَ ؛خدا آمرزیدن گناهان را مخصوص با تقواها نکرده و این تو هستی که چنین تخصیص می زنی .
به نقل از سید علی تهرانی
« بوی عطر عجیب »
حجت الاسلام والمسلمین محقق ( داماد آیت الله گلپایگانی رضوان الله تعالی ) می گوید : آخوند ملا علی همدانی چنین گفتند :
روزی پیرمردی برای حساب خمس پیش من آمد ، متوجه شدم از آن پیرمرد بوی عطر عجیبی به مشامم می رسد که تا به حال نظیر آن را استشمام نکرده ام . از پیرمرد پرسیدم : ای پیرمرد ! از چه عطری استفاده می کنی ؟
گفت حضرت آیت الله ! این بوی خوش ، داستانی دارد که تا به حال برای کسی نگفته ام ؛ اما چون شما آقای ما هستی ، برایتان تعریف می کنم . شبی در عالم خواب محضر مقدس آقا رسول الله مشرف شدم آن حضرت نشسته بودند و حدود ده یا بیست نفر اطراف ایشان حضور داشتند و من هم در آن مجلس بودم .آن حضرت پرسید :
« کدام یک از شما برمن زیاد صلوات می فرستید؟ » من خواستم بگویم من زیاد صلوات می فرستم اما ساکت شدم . بار دوم پرسید : « کدام یک از شما بر من زیاد صلوات می فرستید ؟ » باز هم کسی جواب نداد . دفعه ی سوم حضرت رسول سوال فرمودند : « کدام یک از شما بر من زیاد صلوات می فرستید » خواستم بگویم من . با خودم فکر کردم شاید دیگران بیش تر ازمن صلوات می فرستند . دیدم وجود نازنین حضرت رسول صلی الله علیه و آله ایستادند و به من فرمودند : « شما بر من زیاد صلوات می فرستید » و لب های من را بوسیدند .
کلید واژه ها : حضرت رسول صلی الله علیه و آله ، صلوات ، بوی خوش
صلوات و دو رکعت نماز در شب جمعه :
هرکه در شب جمعه ، دو رکعت نماز به جا آورد و در هر رکعت بعد از حمد ، ده مرتبه آیة الکرسی و بیست و پنج مرتبه سوره ی اخلاص بخواند و بعد از هر نماز هزار مرتبه بگوید :
« اللّهمّ صل علی النبیِِّ الامّی و آله » خداوند شفاعت هزار پیغمبر به او عطا فرماید و ثواب ده حج به او دهد که از بزرگترین شهرهای دنیا وسیع تر می باشد .
کلید واژه ها : صلوات ، شب جمعه ،ثواب
شرح صلوات ،ص159
سیدبن طاووس روایت کرده : هنگامی که اسرای کربلا از شام برگشتند و به عراق رسیدند به راهنمای کاروان گفتند : ما را از راه کربلا عبور ده ، هنگامی که به محل شهادت حضرت رسیدند ، جابربن عبدالله انصاری و گروهی از بنی هاشم و مردانی از آل پیامبر صلی الله علیه و آله برای زیارت آمده بودند و همزمان به کربلا رسیدند ، با گریه و حزن و اندوه و در حالی که لطمه به صورت می زدند و به ملاقات یکدیگر شتافتند .
ماتم جانسوز و جگر خراشی برپا داشتند ، زنان بادیه نشین نیز به آنان پیوسته و چند روزی عزاداری نمودند.
بنازم آنکه دائم گفـتـگوی کــــربـــــلا دارد
دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد
به یاد کاروان اربــعـیـنـی با گریه میگوید
همی بوسم خاکی را که بوی کربلا دارد
کاش امسال خدا رزق مرا بنویسد
اربـعین، پای پیاده، سفر کرب و بلا
.
حاج جلیل عصری نوبری خاطراتی از صفات و عادتهای رسول ترک را نیز در ذهن داشت و تعریف می کرد . حاج جلیل عصری می گفت :
یکی از ویژگی های حاج رسول این بود که اگر او از خیابان و کوچه و محلی رد می شد که در آنجا جلسه ی روضه و توسل به اباعبدالله الحسین علیه السلام برقرار بود امکان نداشت او بی تفاوت از آنجا رد بشود و برود ، بلکه برای دقیقه های کوتاهی هم که شده در آن جلسه حضور می یافت . او حتی وقتی در روزهای جمعه از خانه اش بیرون می آمد تا به هیئت و جلسه ی خاصی برود در مسیر راهش هر پرچم و نشانه ی هیئت و جلسه ی روضه می شد و چند دقیقه می نشست و بعد دوباره بلند می شد به سوی هیئت و جلسه ای که می خواست برود حرکت می کرد . او در مسیر راهش به هر تعداد هیئت و جلسه ی روضه ای برخورد می کرد برای لحظاتی در همه ی آن مجالس حضور می یافت و بعد از مقداری گریه بیرون می آمد تا در آخر به جلسه و هیئتی که می خواست برود می رسید .
همچنین حاج جلیل عصری می گفت : یکی دیگر از ویژگی ها و خصوصیات حاج رسول این بود که او هر روز صبح وقتی از خانه اش بیرون می آمد و می خواست بسوی بازار و مغازه اش برود ابتدا به زیارت امامزاده ای که در همان نزدیکی های خانه اش در خیابان خیام بود مشرف می شدو بعد از زیارت به مغازه اش می رفت . امکان نداشت که حاج رسول یک روز بدون زیارت آن امامزاده به بازار برود.
دوستی اهل بیت بیست خاصیت دارد :
ابو سعید خدری می گوید : پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلّم فرمود : هرکس که خدا محبت خاندان مرا قسمتش کند ، خیر دنیا و اخرت یافته و جای شک نیست که اهل بهشت است ، چرا که دوستی اهل بیت من بیست خاصیت دارد ده تا در دنیا و ده تا در اخرت .
در دنیا : پارسایی ، حرص بر علم ، پرهیزکاری در امر دین ، تمایل به عبادت ،توبه پیش از مرگ، نشاط در نماز شب ،ناامیدی از مردم ، مراعات امر و نهی خدا ، دشمنی دنیا و سخاوت .
در آخرت : نامه ی عملش را نگشایند ( یعنی اگر گناهی داشته باشد در میان مردم شرمنده نشود )، میزان عمل برای او نصب نکنند، نامه اش را به دست راستش دهند ، ورقه ازادی از آتش برایش بنویسند ، صورتش سفید باشد ، از حله های بهشتی بر او بپوشانند ،شفاعتش برای صد نفر از بستگانش پذیرفته شود ، خداوند نظر رحمت به او کند ، تاج بهشتی بر سرش نهند ، و بدون حساب وارد بهشت شود ف ای خوش به حال دوستان خاندان من .
منبع : نصایح ( سخنان چهارده معصوم ) ص255و 256